خلاصه کتاب رمان بد قدم

سحر ی دختر اروم و سربه زیریه در مدت کوتاهی اتفاقات تلخی در زندگی اش می افته که یکی از اونها مواجه شدن با خرافات و سستی ایمان اطرافیانشه تا جایی که خودش هم کم کم به این باور میرسه که شاید حق با اونهاست…شاید او بد قدم است

قسمت هایی از رمان بد قدم

مرضیه خانم نفس عمیقی کشید و گفت:من نمی خوام توی زندگی شما دو تا دخالت کنم و بشم مادرشوهر فضول ! فقط نگران زندگی تونم .مرضیه جواب سحر را با لبخندی داد فنجانش را برداشت و کمی از چایش را نوشید عصر بعد از این که مردها بیدار شدند و چای خوردند.کاوه آماده ی رفتن شد سحر لباس پوشید و موقع خداحافظی به مادرشوهرش گفت: می خواین بگم حالتون خوش نیست.ببرنتون دکتر؟ نه عزیزم…

من حال خودمو میدونم بار اول نیست که این جوری میشم نمی خواد کسی رو نگران کنی به کاوه هم نمی خواد بگی سحر در راه بازگشت به خانه هنوز نگران  مادر شوهرش بود اما این نگرانی باعث نمی شد حرف هایی که او در مورد کاوه و جذب کردنش می گفت را فراموش کند او منظورش رانمی فهمید نمی دانست چرا او راحت حرفش را نزده بود.

نمی دانست چرا مادر شوهرش نگران زندگی اوست مگر خودش نگفته بود بین همه ی زن و شوهر ها از این اتفاق ها میافتد؟ وقتی به خودش آمد که کاوه ماشین را جلوی خانه متوقف کرده بود و منتظر پیاده شدن سحر بود سحر نگاهی به او کرد و گفت:جایی میری؟آره شام هم نمیام سحر دلش می خواست بپرسد کجا؟اما فکر کرد چه فایده دارد وقتی او جوابش را درست نمی دهد.

نام کتاب رمان : رمان بد قدم

نویسنده رمان بد قدم : کاربر انجمن نود و هشتیا فرزان(naskar)

تعداد صفحات رمان بد قدم : ۳۱۶ صفحه

منبع : 98iA.Com  با تشکر از naskar عزیز بابت نوشتن این رمان زیبا

=====================

دانلود رمان بدم قدم فرمت pdf مستقیم

۱٫۷ مگابایت

دانلود رمان بدم قدم فرمت pdf در حالت zip

۱٫۷ مگابایت

دانلود رمان بدم قدم فرمت  apk برای اندروید

۹۰۰ کیلو بایت